>
نقشی ازیک آدمک |
||
>
صفحه اول XML
دوستان
مطالب قبلی
January 2005
February 2005 March 2005 April 2005 May 2005 June 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 May 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 May 2008 July 2008 April 2009 June 2009 August 2009 February 2010 |
|
Friday, February 17, 2006
?
پول هنگفتی را با سودی سرسام آور از تو می گیرم و جلویت آتش می زنم تا اعتراضم را نشان دهم!
...
||
5:32 PM
کمی دیر شده که راجع کاریکاتور چاپ شده در مورد حضرت محمد چیزی بنویسم. اما دلیل این تاخیر فقط بی حوصلگی ام در نوشتن پست جدید بود و راستش کمی دلسرد شدن از اینکه اصلاً کسی اینجا می آید که بخواهم عقایدم را برایش شرح دهم و نظرش را بخواهم؟ دلیل این دلسردی هم اینست که اغلب اوقات برای پست هایی که کمی با فکر و شوق بیشتر می نویسم نظری گذاشته نمی شود. هر چند، هر از گاهی از کسانی که آدرس اینجا را دارند جملاتی را می شنوم که نشان می دهد وبلاگم را خوانده اند اما اغلب کسانی که به اینجا می آیند هیچ نظری نمی دهند و این مرا به این فکر می اندازد که شاید حرف های پرتی زده ام که حتی ارزش نقد هم نداشته. بگذریم، می خواستم در مورد آن کاریکاتوری حرف بزنم که مدتیست در دنیا صدا کرده و اعتراضات زیادی را به دنبال داشته. قبل از هر چیز می خواستم بپرسم هدف از کشیدن آن چه بوده؟ و آیا با این کار به هدفشان رسیده اند؟ اگر قصد روزنامه ای که این کاریکاتور را چاپ کرده واقعاً این بوده که بگوید مسلمان ها تروریست هستند، آیا مسلمانان معترض با عکس العملشان این موضوع را کم و بیش ثابت نکردند؟ اگر از اعتراضات حکومتی و نمایشی ای که در ایران برگذار شد بگذریم دیدیم که در اغلب موارد اعتراضات کاملاً غیر مدنی و همراه با خشنونت بوده اند. کافیست به عکس هایی که خبرگذاری ها برای اثبات حقانیت روزنامه دانمارکی از افراد نقاب دار که در حال خورد کردن شیشه ها و خراب کردن ساختمان های سفارت خانه ها و آتش زدن پرچم هستند نگاهی بیاندازید.کافیست یک بار دستتان را روی تیتر یا زیر نویس عکس ها بگذارید تا پیش خود بگویید اینها حتماً خراب کار و چماغ به دست و به اصطلاح وطنی گروه فشار هستند همانطور که قبلاً گفته بودم باز هم می گویم جهان سومی بودن ما در گرو جهان سومی ( احساسی و غیر منطقی و مقطعی ) فکر کردنمان است. اگر مسلمان ها که در این مورد به نظر من کاملاً حق داشتند اعتراض کنند، کمی معقولانه عمل می کردند امروز حتی دولت دانمارک هم عذر خواهی کرده بود در صورتی که در حال حاضر می بینیم که هر روز یکی از کشورهای اروپایی برای اولین یا چندمین بار این کاریکاتور را چاپ می کند. اگر اروپا واقعاً از این اعتراضات متضرر شده بود آیا باز هم به چاپ کاریکاتور ادامه می داد؟ در یک مثال غیر واقعی اما به نظر من قابل انطباق با واقعیت این اعتراضات مانند این است که ما پارچه را از اروپا وارد کنیم، آن را به شکل پرچم در آوریم و آتش بزنیم. در اینجا به نظر شما کدام طرف سود می برد؟ اروپایی که پارچه هایش را به ما می فروشد یا مایی که آن را آتش می زنیم و در عرض چند ثانیه سرمایه یمان را دود کنیم؟ بی آنکه نتیجه ای عایدمان شود؟ در مورد اعتراضات وطنی هم باید بگویم باز هم یکی از آن کارناوال های حکومتی بود. همیشه حکومت های دیکتاتوری به طرز باور نکردنی ای انرژی صرف می کنند تا بگویند که مردمی اند!ای کاش کمی از آن انرزی را صرف رفاه مردم و اندکی آزادی می کردند. |