>

نقشی ازیک آدمک

>

 

Saturday, September 30, 2006

? تصحیح
 
در اولین پستی که در این وبلاگ گذاشتم یعنی یک سال و نه ماه پیش، این جمله را نوشته و آن را به ژان ژاک روسو نسبت داده بودم:
"من با تو و عقاید تو دشمنم، اما حاضرم جانم را فدای آزادی و عقاید تو کنم."
اما در حقیقت این جمله را ولتر خطاب به روسو بیان می کند. ولتر یکی از فلاسفه فرانسوی و هم عصر روسو ( قرن 18 ) بوده که می توان آغاز عصر روشنگری فرانسه را به او نسبت داد.
...  ||  6:30 PM


Saturday, September 16, 2006

? نوجوانی ام، سیب
 
امروز مامان مجبورم کرد مجله هایم را مرتب کنم. وقتی مجله ها را جابه جا می کردم به شماره های اول چلچراغ رسیدم و بعد هم سیب و چند تایی هم دوچرخه و چند مجله دیگر. مجله ها را که ورق می زدم، خاطرات 14 تا 18 سالگی ام مرور شد خصوصاً ورق زدن سیب حسابی نوستالژیک بود. دوران دبیرستان و شور و شوق دوران خاتمی و سیاسی حرف زدن در سن 14 سالگی و درست کردن نشریه و دودر کردن کلاس ها به خاطر مجله و تبلیغ کردن برای مجله و انتخابات دانش آموزی و جو گیر شدن از تعطیل شدن فلان روزنامه و به هیجان آمدن از دیدن خاتمی و شور و شوق خواندن هری پاتر و گیر آوردن فیلم هایش و ... فضای عمومی شده بود مثل فضای پر جنب و جوش سیاسی و فرهنگی دهه 60 اروپا اما لعنت بر این جو خفه امروز که فقط آدم را یاد شعر زمستان اخوان می اندازد:
... دلها خسته و غمگین/ .../ زمین دلمرده/ سقف آسمان کوتاه/ غبار آلوده مهر و ماه/ زمستان است.
...  ||  1:15 PM


Wednesday, September 13, 2006

? دوست من، کتاب
 

عمر، خلیفه حکومت اسلامی عربستان معتقد بود قرآن هر آنچه که برای زندگی انسان ها لازم است را بیان کرده بنابراین وجود سایر کتاب ها لزومی ندارد. او طبق این فلسفه تمام کتابخانه ها و کتاب هایی را که می دید آتش می زد و از بین می برد. همانطور که بسیاری از کتابخانه های ایران را پس از یورشش به ایران از بین برد و همراه آن بسیاری از علوم را که در کتاب هایی که فقط یک نسخه ازشان موجود بود نوشته شده بودند نابود کرد.
با این همه، اینکه عمر چنین تفکری داشته چندان دور از ذهن و غیر قابل باور نیست چون او متعلق به تمدن 1400 سال پیش عربستان است. چیزی که باعث تاسف و حیرت است تفکر ضد کتاب و فرهنگ وزیر فرهنگ و نمایندگان کمسیون فرهنگی مجلس قرن بیست و یکم ایران است.
اردیبهشت ماه وزیر فرهنگ در نمایشگاه کتاب اعلام کرد کتاب های " درست " کم شده و باید سعی شود این کتاب ها افزایش پیدا کنند. پس از آن دستور جمع آوری بسیاری از کتاب ها اعلام شد و تعداد زیادی از کتاب ها هم مجوز چاپ مجددشان لغو شد.
چند روز پیش هم نمایندگان مجلس خواستار جمع آوری کتاب های " مشکل دار " از کتاب خانه های عمومی شدند!
گفته بودم در ایران بیش از هر جای دیگری همه چیز نسبیست و قوانین با کلماتی مثل " درست " و " مشکل دار " بیان می شوند تا در نگاه اول به نظر مردم بد جلوه نکند اما مفهوم کاملاً پیداست. " درست " آن چیزیست که من با آن موافقم و " مشکل دار " آن چیزیست که مخلاف من است. 2 روز پیش هم روزنامه شرق یعنی آخرین روزنامه نزدیک به اصلاح طلبان توقیف شد. نامه هم که مدتی بود به همین سرنوشت دوچار شده بود...

کاش حالا که به تاریخ توجه نمی کنند لااقل کمی به قوانین فیزیک احترام می گذاشتند و می دانستند که هوای محفوظ در یک محفظه بدون هیچ راه خروج فقط تا حد معینی می تواند تحت فشار قرار گیرد و اگر بیشتر از آن حد فشرده شود محفظه هر چقدر هم سخت و محکم باشد منفجر خواهد شد و این به ضرر همه است.

راستی گاهی فکر می کنم ما حتی آن هوا هم نیستیم. مگر با مرگ اکبر محمدی آب از آبمان تکان خورد؟ بگذریم از قتل زهرا کاظمی ها و قبلی ها و به دار آویخته شدن زندانیان سیاسی در سلول هایشان ( که خودکشی خوانده می شود ) و زندانی ماندن باطبی ها...
...  ||  1:05 PM