>
نقشی ازیک آدمک |
||
>
صفحه اول XML
دوستان
مطالب قبلی
January 2005
February 2005 March 2005 April 2005 May 2005 June 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 May 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 May 2008 July 2008 April 2009 June 2009 August 2009 February 2010 |
|
Wednesday, September 13, 2006
?
دوست من، کتاب
...
||
1:05 PM
عمر، خلیفه حکومت اسلامی عربستان معتقد بود قرآن هر آنچه که برای زندگی انسان ها لازم است را بیان کرده بنابراین وجود سایر کتاب ها لزومی ندارد. او طبق این فلسفه تمام کتابخانه ها و کتاب هایی را که می دید آتش می زد و از بین می برد. همانطور که بسیاری از کتابخانه های ایران را پس از یورشش به ایران از بین برد و همراه آن بسیاری از علوم را که در کتاب هایی که فقط یک نسخه ازشان موجود بود نوشته شده بودند نابود کرد. با این همه، اینکه عمر چنین تفکری داشته چندان دور از ذهن و غیر قابل باور نیست چون او متعلق به تمدن 1400 سال پیش عربستان است. چیزی که باعث تاسف و حیرت است تفکر ضد کتاب و فرهنگ وزیر فرهنگ و نمایندگان کمسیون فرهنگی مجلس قرن بیست و یکم ایران است. اردیبهشت ماه وزیر فرهنگ در نمایشگاه کتاب اعلام کرد کتاب های " درست " کم شده و باید سعی شود این کتاب ها افزایش پیدا کنند. پس از آن دستور جمع آوری بسیاری از کتاب ها اعلام شد و تعداد زیادی از کتاب ها هم مجوز چاپ مجددشان لغو شد. چند روز پیش هم نمایندگان مجلس خواستار جمع آوری کتاب های " مشکل دار " از کتاب خانه های عمومی شدند! گفته بودم در ایران بیش از هر جای دیگری همه چیز نسبیست و قوانین با کلماتی مثل " درست " و " مشکل دار " بیان می شوند تا در نگاه اول به نظر مردم بد جلوه نکند اما مفهوم کاملاً پیداست. " درست " آن چیزیست که من با آن موافقم و " مشکل دار " آن چیزیست که مخلاف من است. 2 روز پیش هم روزنامه شرق یعنی آخرین روزنامه نزدیک به اصلاح طلبان توقیف شد. نامه هم که مدتی بود به همین سرنوشت دوچار شده بود... کاش حالا که به تاریخ توجه نمی کنند لااقل کمی به قوانین فیزیک احترام می گذاشتند و می دانستند که هوای محفوظ در یک محفظه بدون هیچ راه خروج فقط تا حد معینی می تواند تحت فشار قرار گیرد و اگر بیشتر از آن حد فشرده شود محفظه هر چقدر هم سخت و محکم باشد منفجر خواهد شد و این به ضرر همه است. راستی گاهی فکر می کنم ما حتی آن هوا هم نیستیم. مگر با مرگ اکبر محمدی آب از آبمان تکان خورد؟ بگذریم از قتل زهرا کاظمی ها و قبلی ها و به دار آویخته شدن زندانیان سیاسی در سلول هایشان ( که خودکشی خوانده می شود ) و زندانی ماندن باطبی ها...
Comments:
Post a Comment
|