>

نقشی ازیک آدمک

>

 

Friday, January 25, 2008

? نظام مردمی ، یا مردمی برای نظام؟
 
یکی از اصول جمهوریت انتخاب دولت توسط مردم است. البته در اکثر کشورهایی که خصوصاً نام جمهوریت را به عنوان پسوند یا پیشوندی در کنار نام کشورشان گذاشته اند، منظور فقط نوع ساختار حکومت است که در آن به جای حکمرانی یک فرمانروا یا پادشاه ، رئیس حکومت شخصیست که او را رئیس جمهور خطاب می کنند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط مردم انتخاب می شود. و یا اگر احتمالاً توسط آشوب، انقلاب یا کودتا به حکومت رسیده و خود را رئیس جمهور دائمی خوانده ، این مقام به فرزندش به ارث نخواهد رسید.
در هر صورت نوع ایده آل جمهوریت ، جمهوری دموکراتیکست که در آن تمام نظام توسط مردم و نهاد های مردمی انتخاب و اداره می شود. یعنی مردم نظامی را برای بهتر زیستن خود انتخاب می کنند. و این مردم هستند که به نظام مشروعیت می دهند. در حقیقت مردم کارفرما هستند و دولت پیمان کار و مجلس و نهاد هایی اینچنینی ناظر و مشاورانی که مردم برای نظارت بر کار دولت انتخابشان می کنند.
با این وجود در اغلب کشورهای تازه به جمهوری رسیده شاهد چنین روندی نیستیم. خصوصاً زمانی که جمهوری نتیجه یک انقلاب یا تحولی اینچنینی ست. در این کشورها نظام به خودی خود و بدون در نظر گرفتن مردم مقدس است. این نظام مشروعیت خود را از مردم نمی گیرد بلکه از پایبندی و ابراز یک ایدئولوژی می گیرد.و این ایدوئولوژی همان تفکر غالبیست که در برابر ایدئولوژی نظام پیشین ایستاده و باعث به وجود آمدن انقلاب شده است.
چنین حکومت هایی به علت عدم نیازشان به مردم دوچار انحراف شده و اغلب به همان دیکتاتوری سابق باز می گردند اما این بار با تمسک به ایدئولوژی ای دیگر.
یک نظام نوپای انقلابی هیچ گونه نظر انتقادی را تحمل نمی کند و ان را خیانت به انقلاب و مقدسات خوانده و منتقد را جاسوس و محارب می نامد. برای برخورد و اعلام جرم چنین کسی فقط بیان این موضوع که " این شخص مخالف انقلاب است " کافیست. چون در شرایط موجود انقلاب " خود توجیه گر " است. یعنی انقلاب میزانیست برای سنجش خوبی و بدی اعمال.
واضح است که چون نظام ، نظامی انقلابیست و انقلاب بر پایه ایدئولوژی خاصی بوده و یک ایذئولوژی در زمان انقلاب تا حد پرستیده شدن مقدس می شود - که این امری طبیعیست ، چون در هنگام انقلاب به تنها راه نجات از دیکتاتوری موجود شناخته شده و در ضمن افراذ زیادی جانشان را فدای آن کرده اند - مخالفت یا انتقاد به کوچکترین عنصر دولت ، در نهایت انتقاد و مخالفت با نظام و انقلاب و مقدسات تلقی شده و مجازات سنگینی را در پی خواهد اشت. در این وضعیت نظام مقدس ، محور قرار گرفته و مانند هدیه ای آسمانیست که نصیب ملتی خاص شده. و ملتی که شایستگی دریافت این نعمت را داشته اند بایستی بی چون و چرا گرد آن بچرخند و سپاسگذار خدا و نمایندگان زمینی اش یعنی صاحبان قدرت و دولتمردان باشند.
در چنین شرایطی مردم نمی توانند نظام را برای بهتر زیستن خود انتخاب کنند بلکه این نظام است که برای بقای خود به حضور مردم اما به شکل گله ای - و نه متفکر و منتقد و صاحب رای - نیاز دارد.در این نظام ها هر عمل شبه دموکراتیک مانند برگذاری انتخابات فقط اجرای یک نمایش مضحک کاباره ایست برای سرگرم کردن مردم. اما راه تغییر این شرایط انقلاب و کودتا و یا حتی عدم شرکت در انتخابات نیست. به نظر من راه درست آگاهی مردم نسبت به این موضوع است که هرآنچه به نام مقدسات مطرح است ، تنها نظراتی این دنیایی - و نه ماورایی - و قابل تغیرند برای بهبود شرایط زندگی و شاد زیستن. و اگر مقدسند تقدسشان به همین دلیل است. حال اگر برعکس ، وجودشان موجب سخت تر شدن و رنج آور شدن زندگی مردم شده ، بایستی انها را کنار گذاشت. در این راه هم بایستی به گونه ای عمل شود که مثلاً نتیجه انتخابات خلاف پیش بینی حاکمیت تغییر یابد آن هم با شرکت گسترده در انتخابات و پافشاری بر خواسته ها و با تحسن ها و راهپیمایی ها و حمایت از جنبش های اجتماعی و فرار از احساسی عمل کردن و متوسل به قدرت های خارجی شدن و منتظر قهرمان ماندن.
...  ||  10:09 PM