>
نقشی ازیک آدمک |
||
>
صفحه اول XML
دوستان
مطالب قبلی
January 2005
February 2005 March 2005 April 2005 May 2005 June 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 May 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 May 2008 July 2008 April 2009 June 2009 August 2009 February 2010 |
|
Thursday, September 20, 2007
?
دشمن مشترک
...
||
1:20 PM
کسی که هرگز مسافرتی نکرده ، همه مردم غریبه را وحشی می پندارد. اما کسی که مسافرت کرده یا سیاست بین المللی را مطالعه نموده بدین امر که هر توده و اجتماع جهت پیشرفت خود محتاج به همکاری نسبی با دیگران می باشد پی برده است. اگر شما انگلیسی باشید و شخصی به شما بگوید: " فرانسویان برادران شما هستند " ، اولین احساس غیر عادی شما این خواهد بود که بگویید: " بی معنیست ، آنها شانه های خود را با میلی بالا می اندازند و فرانسوی صحبت می کنند. و حتی من شنیده ام که قورباغه هم می خورند. " اگر او برای شما شرح دهد که هر کس بخواهد با روس ها بجنگد بایستی از خط راین دفاع کند و در آن صورت کمک فرانسویان اساسی است ، آن وقت مقصود او را از اینکه مدعی بوده فرانسویان برادران شما هستند درک خواهید نمود. اما اگر سیاحی پیدا شود که بخواهد بگوید روس ها نیز برادران شما هستند ، هرگز نمی تواند شما را متقاعد کند. مگر اینکه به وسیله ای نشان دهد که همه اهالی کره زمین از طرف مریخی ها در خطر هستند. ما آنهایی را که دشمنانمان را می کوبند دوست داریم و اگر روزی دشمنی نداشته باشیم ، افراد خیلی کمی برای دوست داشتن باقی می مانند. برتراند راسل ـ سخنرانی هنگام دریافت جایزه نوبل Tuesday, September 11, 2007
?
نوشتن در شکم نهنگ!
...
||
10:19 AM
یادم نمی آید پدر ژپتو زمانی که در معده یک نهنگ اسیر شده بود، پشت میز تحریرش مشغول نوشتن چه چیزی بود! اما زنده باد پدر ژپتو که حتی در چنان شرایط مضحکی باز هم می نوشت! |