>
نقشی ازیک آدمک |
||
>
صفحه اول XML
دوستان
مطالب قبلی
January 2005
February 2005 March 2005 April 2005 May 2005 June 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 May 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 May 2008 July 2008 April 2009 June 2009 August 2009 February 2010 |
|
Friday, January 25, 2008
?
نظام مردمی ، یا مردمی برای نظام؟
...
||
10:09 PM
یکی از اصول جمهوریت انتخاب دولت توسط مردم است. البته در اکثر کشورهایی که خصوصاً نام جمهوریت را به عنوان پسوند یا پیشوندی در کنار نام کشورشان گذاشته اند، منظور فقط نوع ساختار حکومت است که در آن به جای حکمرانی یک فرمانروا یا پادشاه ، رئیس حکومت شخصیست که او را رئیس جمهور خطاب می کنند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط مردم انتخاب می شود. و یا اگر احتمالاً توسط آشوب، انقلاب یا کودتا به حکومت رسیده و خود را رئیس جمهور دائمی خوانده ، این مقام به فرزندش به ارث نخواهد رسید. در هر صورت نوع ایده آل جمهوریت ، جمهوری دموکراتیکست که در آن تمام نظام توسط مردم و نهاد های مردمی انتخاب و اداره می شود. یعنی مردم نظامی را برای بهتر زیستن خود انتخاب می کنند. و این مردم هستند که به نظام مشروعیت می دهند. در حقیقت مردم کارفرما هستند و دولت پیمان کار و مجلس و نهاد هایی اینچنینی ناظر و مشاورانی که مردم برای نظارت بر کار دولت انتخابشان می کنند. با این وجود در اغلب کشورهای تازه به جمهوری رسیده شاهد چنین روندی نیستیم. خصوصاً زمانی که جمهوری نتیجه یک انقلاب یا تحولی اینچنینی ست. در این کشورها نظام به خودی خود و بدون در نظر گرفتن مردم مقدس است. این نظام مشروعیت خود را از مردم نمی گیرد بلکه از پایبندی و ابراز یک ایدئولوژی می گیرد.و این ایدوئولوژی همان تفکر غالبیست که در برابر ایدئولوژی نظام پیشین ایستاده و باعث به وجود آمدن انقلاب شده است. چنین حکومت هایی به علت عدم نیازشان به مردم دوچار انحراف شده و اغلب به همان دیکتاتوری سابق باز می گردند اما این بار با تمسک به ایدئولوژی ای دیگر. یک نظام نوپای انقلابی هیچ گونه نظر انتقادی را تحمل نمی کند و ان را خیانت به انقلاب و مقدسات خوانده و منتقد را جاسوس و محارب می نامد. برای برخورد و اعلام جرم چنین کسی فقط بیان این موضوع که " این شخص مخالف انقلاب است " کافیست. چون در شرایط موجود انقلاب " خود توجیه گر " است. یعنی انقلاب میزانیست برای سنجش خوبی و بدی اعمال. واضح است که چون نظام ، نظامی انقلابیست و انقلاب بر پایه ایدئولوژی خاصی بوده و یک ایذئولوژی در زمان انقلاب تا حد پرستیده شدن مقدس می شود - که این امری طبیعیست ، چون در هنگام انقلاب به تنها راه نجات از دیکتاتوری موجود شناخته شده و در ضمن افراذ زیادی جانشان را فدای آن کرده اند - مخالفت یا انتقاد به کوچکترین عنصر دولت ، در نهایت انتقاد و مخالفت با نظام و انقلاب و مقدسات تلقی شده و مجازات سنگینی را در پی خواهد اشت. در این وضعیت نظام مقدس ، محور قرار گرفته و مانند هدیه ای آسمانیست که نصیب ملتی خاص شده. و ملتی که شایستگی دریافت این نعمت را داشته اند بایستی بی چون و چرا گرد آن بچرخند و سپاسگذار خدا و نمایندگان زمینی اش یعنی صاحبان قدرت و دولتمردان باشند. در چنین شرایطی مردم نمی توانند نظام را برای بهتر زیستن خود انتخاب کنند بلکه این نظام است که برای بقای خود به حضور مردم اما به شکل گله ای - و نه متفکر و منتقد و صاحب رای - نیاز دارد.در این نظام ها هر عمل شبه دموکراتیک مانند برگذاری انتخابات فقط اجرای یک نمایش مضحک کاباره ایست برای سرگرم کردن مردم. اما راه تغییر این شرایط انقلاب و کودتا و یا حتی عدم شرکت در انتخابات نیست. به نظر من راه درست آگاهی مردم نسبت به این موضوع است که هرآنچه به نام مقدسات مطرح است ، تنها نظراتی این دنیایی - و نه ماورایی - و قابل تغیرند برای بهبود شرایط زندگی و شاد زیستن. و اگر مقدسند تقدسشان به همین دلیل است. حال اگر برعکس ، وجودشان موجب سخت تر شدن و رنج آور شدن زندگی مردم شده ، بایستی انها را کنار گذاشت. در این راه هم بایستی به گونه ای عمل شود که مثلاً نتیجه انتخابات خلاف پیش بینی حاکمیت تغییر یابد آن هم با شرکت گسترده در انتخابات و پافشاری بر خواسته ها و با تحسن ها و راهپیمایی ها و حمایت از جنبش های اجتماعی و فرار از احساسی عمل کردن و متوسل به قدرت های خارجی شدن و منتظر قهرمان ماندن. |