>

نقشی ازیک آدمک

>

 

Saturday, January 29, 2005

? فرانتس کافکا " Franz Kafka "
 
تا به حال از فرانتس کافکا نویسنده آلمانی کتابی خوانده اید؟ اگر اهل مطالعه حرفه ای نیستید فعلاًاز این نویسنده کتابی نخوانید.
کافکا هم نویسنده ای سوررئال ست. کسی ست که بیش از هر نویسنده دیگری این سبک را به نمایش می گذارد. هرچند که خود سبکی خاص دارد. در آثار کافکا بورکراسی موج می زند. کاغذ بازی ها و کارهای دفتری و اداری و سلسله مراتب پوچ نظام اداری خواننده آثارش را به مرز جنون می کشاند.
در اغلب داستان های کافکا یک سوال مدام ذهن مخاطب را به خود مشغول می سازد:"چرا؟" این سوالی ست که هرگز به طور مستقیم به آن جوابی داده نمی شود و نباید انتظارد اشت که در پایان داستان به آن جواب قطعی رسید بلکه در طول داستان باید جواب خود را آن هم نه با قطعیت پیدا کنیم.
در داستان های کافکا معمولاً برای کاراکتر اول داستان اتفاقاتی عجیب و دور از ذهن رخ می دهد برای مثال در داستان مسخ داستان با این جمله آغاز می شود:" یک روز صبح همینکه گره گوار سامسا از خواب آشفته ای پرید در رختخواب خود به حشره تمام عیار عجیبی مبدل شده بود." یا در رمان زیبای قصر آقای ک برای مساحی از طرف قصر به یک روستا دعوت می شود. اما او از زمانی که به آن روستای برفی و سرد وارد می شود تا پایان داستان به دنبال این است که به قصر راه پیدا کند تا بتواند کسانی که او را دعوت به کار کرده اند از نزدیک ببیند و حکمش را دریافت کند. اما تا پایان داستان به دلایلی بورکراسی وار او موفق به راهیابی به قصر نمی شود. و یا در رمان محاکمه آقای ک که یک کارمند عالیرتبه بانک است به دلایلی که تا پایان داستان هرگز به صراحت بیان نمی شوند از سوی دادگاهی که به نظر غیر رسمی می آید مجرم شناخته می شود. در این داستان اینکه آقای ک از همان ابتدا قضیه را جدی می گیرد برای ما تعجب آور است اما تعجب آورتر این ست این ماجرا کاملاً جدی ست. آقای ک در تمام طول داستان برای تبرعه شدنش به هر دری می زند اما در پایان او محاکمه و سپس اعدام می شود و ما مدام پیش خود می گوییم:"خوب چرا؟"
کافکا درست همانند داستان هایش زندگی ای غیر متعارف و مرموزی داشته است. اغلب داستان هایی که نوشته است را بی پایان و نیمه کاره رها کرده است تا خواننده اثرش را به تامل وادارد و او را مجبور کند خود بقیه داستان را در ذهنش شکل بدهد. خواننده باید در تمام طول داستان هوشیار باشد و با ذهنی آماده و باز با ماجرا روبرو شود.
او در وصیت نامه اش از نزدیک ترین دوستش می خواهد اغلب آثارش را که در زمان حیاتش به چاپ نرسیده اند بسوزاند و از بین ببرد. کافکا در 41 سالگی در 1924 مرد و چندین اثر ارزشمند برای ادبیات جهان باقی گذاشت. شاید بتوان گفت که ادبیات سوررئال و پست مدرنیسم در ادبیات بیش از هر کس دیگری وام دار اوست.
در پایان باید بگویم اگر از آن جمله از کتاب خوان هایی هستید که پایان اثر برایتان خیلی مهم است و اغلب در ابتداپایان اثر را می خوانید پیشنهاد می کنم آثار سوررئال و خصوصاً آثار کافکا را مطالعه نکنید.
از کافکا دو رمان با نام های قصر و محاکمه و یک مجموعه داستان کوتاه به نام مسخ به اضافه چند داستان کوتاه و نامه به صورت پراکنده به فارسی برگردانده شده است.
...  ||  9:30 AM


Comments: Post a Comment