>

نقشی ازیک آدمک

>

 

Thursday, June 23, 2005

? اصلاحات واقعی
 
این متن رایکی از دوستان فرستاده که متاسفانه کمی دیر به دست من رسیده:
در اين مقطع چه کساني محتاج «فرصت» ها هستند؟
.زنان اکنون از دوران مطالبه خواهي از مسئولان و استفاده از فرصت هايي براي طرح اين مطالبات عبور کرده اند
حتي اگر مطالبه خواهي از مسئولان – و حالا رئيس جمهوري جديد- براي برخي از زنان هنوز هم محلي از اعراب داشته باشد در ساختار حقوقي موجود از توان رئيس جمهوري با بهترين برنامه عملي خارج است. سوال مطرح در اين باره اين است که کداميک از خواسته هاي زنان طي اين سال ها مطرح نبوده که اکنون براي طرح مجدد آنها به فرصت انتخاباتي نياز داريم؟
علاوه بر اين براي کداميک از موانع حقوقي موجود در ساختار حقوقي، رئيس جمهوري اختيار دار بوده است که اکنون آناني که در پي مي آيند برآيند؟
آقای خاتمی که نیمی از رایشان را مرهون زنان مي دانستند به وعده هايشان در دو دوره رياست جمهوريشان نتوانستند،عمل کنند!
اصلاح طلبان عملا به خواسته هاي نيمي از جامعه بي اعتنا بودند و هر جا سخن از اصلاح و توضيح و تصحيح حقوق زنان به ميان آمد زنان به تنهايي پا به ميدان نهادند.
مردان اصلاح طلب ،در اين سال ها منافع شان ايجاب نکرد که به نقد قوانين زن ستيز حاکم به ميدان آيند وهمصدا با زنان اعتراض برخيزند و يا حداقل بگويند که حاکميت اين قوانين در جامعه ايران آنهم در اين زمان، در واقع توهين به شان و مقام و منزلت انسانيت و توهين به همه آنان است.
آیا اصولا امکان پذیر است در چارچوب این قانون اساسی به اجرای حقوق بشر پرداخت؟
تفسیر اقای معین از اجرای حقوق بشر چیست؟
آیا حقوق زنان را جز حقوق بشر میشناسند؟
و چرا آقای معین سکوت کرد: زمانیکه در برنامه ویژه ی خبری شبکه ی 2 از حضور سخنگوی ایشان(الهه کولایی) به بهانه زن بودن کولایی جلوگیری شد!
آیا روشهای مبارزه فیمینیستی نباید به روش زندگی روزمره خود ما زنان نزدیک باشد؟
‎‎‎اگر به متن و بطن زندگي خود و ديگر زنان نگاهي بياندازيم می بینیم که زنان معمولاً در زندگی روزمره شان منتظر نمی شوند تا یک تغيير اساسي و ”غيرليبرالي“ ايجاد شود، يعني نگاه آخرالزمانی ندارند و دست روی دست نمی گذارند که روز موعود فرا برسد بلکه همانطور که آرزوی تغییرات اساسی را در دل خود و کودکانشان زنده نگاه می دارند تلاش می کنند تا هر روز و هر لحظه تغییرات کوچکی را در همین همین نظم به وجود بیاورند.
برای نمونه دختران جوان منتظر نشده اند تا قانون حجاب اجباری لغو شود بلکه در همین چارچوب حجاب سعی کرده اند تا تعدیل ایجاد کنند و از این طریق اعتراض خود را به کل آن نیز نشان می دهند. یا مثلاً زنان شاغل نمی توانند منتظر بمانند تا سیستم های جنسیتی کار به طور کل دگرگون شود بلکه سعی می کنند با حضور فعال و معترض خود آن را تعدیل و به تدریج دگرگون سازند.
من هم معتقد به اصلاح از درون متن و بطن جامعه هستم. یعنی در واقع اصلاح واقعی یک اصلاح توده ای و مردمی و توسط خود مردم است. اما باید قبول کرد در صورتی که حاکمیت با اصل این عمل مخالف باشد باعث می شود این حرکت مردمی با حداقل سرعت و با هزینه های زیاد پیش برود. ولی اگر دولت مانند یک سد عمل نکند هر چند که نتواند کمکی کند لااقل می تواند فشارهایی را که از جانب حکومت بر جنبش اصلاحات - برای همه مردم ایران و نه فقط زنان یا مردان - وارد می شود را تعدیل کند که این خود در شرایط کنونی موفقیت بزرگی را نصیب ما خواهد کرد.
...  ||  2:51 PM


Comments: Post a Comment