>

نقشی ازیک آدمک

>

 

Wednesday, October 26, 2005

? گزارش یک مرگ...
 
1. نفس نفس می زند. لبه تاریکی ایستاده. صورتش در تاریکیست. تمام تنش در تاریکیست. به ساختمانی بیست طبقه پشت کرده. ماه کاملست. ساختمان ماه را پوشانده.
2. صدایی مهیب.
3. قطره ای خون. چند قطره دیگر. سیلی از خون کف آسفالت خیابان. افتاده روی زمین. بینی اش خم شده. دهانش باز شده.ماه در چشمانش افتاده. پیشانی اش سوراخ شده. نفس نمی کشد.
...  ||  5:30 PM


Comments: Post a Comment